مقاله شماره دو: کدام زبان خارجی را یاد بگیریم؟ که توسط آقای مرآت متقی در کالج زبان انگلیسی مرآت تهیه و ارائه شده است.

مقاله شماره دو: کدام زبان خارجی را یاد بگیریم؟

در مقاله شماره یک: لزوم یادگیری زبان خارجی برای ترقی اجتماعی، مقدمه ای مختصر در بابِ دانش و لزوم یادگیری دانش و به تبع آن زبان خارجی را بیان کردیم. دراین مقاله قصد داریم تا بررسی کنیم که چرا بایستی زبان خارجی را بخوانیم و کدام زبان خارجی را بایستی بخوانیم؟ پیش فرض اولیه ما برای این پاسخ به این مساله این است که گروهی از ما وطن دوست هستیم و در اندیشه اعتلای مام و میهن عزیز خودمان هستیم؛ پیش فرض ثانویه این است که عده ای از ما به فکر سفر و/یا مهاجرت به منظور کسب دانش، کار، تجارت، زندگی موقت یا زندگی دائم در کشوری دیگر هستیم. هرچند که قسمت انتهایی پیش فرض ثانویه همچون خنجری زنگار بسته در قلب من است، واقعیتی است که مفرّی از آن نیست.

آیا همیشه نیاز به یادگیری زبان خارجی وجود دارد؟! البته که پاسخ دادن به این سوال کمی چالش برانگیز است و نمی توان پاسخی قطعی به آن داد! با این وجود با نگاهی اجمالی به تاریخ و ادبیات سعی می کنیم تا پاسخی درخور و قانع کننده به این سوال بدهیم. جواب این سوال نسبی است و این نسبیت برای هرکدام از ما می تواند متفاوت باشد، اما شفافی سازی اندیشه و بیان دلایل می تواند برای همه به نحوی و تا اندازه ای مفید و راهگشا باشد. بایستی توجه داشت شرایط اول و دوم به نوعی مطلق هستند که این امر مربوط به بیانِ نظری مسائل است ولی در عمل ممکن است که لزوما شرایط به این گونه نباشد.

مجموعه آموزش زبان انگلیسی سطح دو Present Simple
برای تهیه مجموعه کامل آموزش سطح دو: آموزش کامل و جامع Present Simple در زبان انگلیسی بر روی عکس بالا کلیک کنید

شرایط اول: ابر قدرت

1. یکی از شرایطی که می توانیم تصور کنیم آن است که کشور ما، ایران عزیز ما، صاحب دانش، فن آوری، ثروت، امنیت، آسایش، آرامش و رفاه برای عموم مردم باشد؛ و همچنین کشور برنامه ریزی های مدون و عمل شدنیِ کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت و راهبردی و دستورالعمل هایی برای موقعیت های بحرانی و مدیریت حوادث طبیعی و غیر طبیعی داشته باشد. بدین معنی که ایران کشورِ فرصت ها باشد و هرکس به اندازه تلاش خود به موفقیتی راضی کننده نه فقط برای گذران زندگی، بلکه برای لذت بردن از جنبه های مادی، معنوی، روحی و روانی برسد؛  اگر دست در دست هم و با کمک هم شرایطی را فراهم کنیم تا هرکسی به موفقیتی بیش از تلاش خود برسد که فبه المراد و نعم الخیر. کشوری که در صورت بروز خسارت، نظامی هدفمند و پشتیبان برای حمایت از فرد آسیب دیده وجود داشته باشد تا از وی حمایت مادی و معنوی بنماید.

در این شرایط که بطور کلی و عمومی شرایطی بسیار راضی کننده داریم؛ اضطرار، لزوم و احتیاجی به یادگیری یک زبان خارجی نداریم. در چنین شرایطی دست بالاتر از آن ماست؛ و نه تنها نیازی به یادگیری زبان خارجی نداریم، بلکه مردم کشورهای دیگر بایستی زبان کشور ما را یاد بگیرند تا با ما تجارت کنند، تا از دانش ما استفاده کنند، تا به کشور ما برای تفریح یا درمان سفر کنند. مثالی برای این وضعیت، زمان قدرتمندیِ حکومتِ مرکزیِ نادرشاه افشار بوده است که مردم شبه قاره هندوستان ملزم به یادگیری زبان فارسی بودند که هم اکنون نیز آثار آن را در زبان مردم هندوستان و پاکستان مشاهده می کنیم. 

با وجود همه علاقه ای که به کشورم، ایران عزیز، دارم بایستی بگویم که متاسفانه اکنون کشور ما در چنین شرایطِ ایده آلی قرار ندارد. آیا کشور دیگری در چنین شرایطی قرار دارد؟! بطور نسبی بلی. در حال حاضر مردمان ایالات متحده امریکا به واسطه شرایط جغرافیایی، منابع غنی ملی، معدنی و نفتی، تلاش بسیار زیاد و هدفمند، عقل گرایی  و ایمان و علاقه به خود و سرزمینشان شرایطی را برای خود فراهم نموده اند که اضطراری برای یادگیری زبان خارجی ندارند. آنها زبان خارجی را برای مراودات تجاری پر سود، جمع آوری اطلاعات و تفریح و لذت فرا می گیرند (مانند یادگیری زبان فرانسه). آنها زبان خود را The English می دانند، و در عمل ارزش چندانی برای زبان های دیگر قایل نیستند و حتی گاه زبان انگلیسی بریتانیایی را نیز به سخره می گیرند.

تدریس فعل Are به عنوان فعل اصلی
برای آموزش جامع و کامل فعل Are در Present Simple روی عکس بالا کلیک کنید
تدریس فعل Is به عنوان فعل اصلی
برای آموزش جامع و کامل فعل Is در Present Simple روی عکس بالا کلیک کنید
تدریس فعل Am به عنوان فعل اصلی
برای آموزش جامع و کامل فعل Am در Present Simple روی عکس بالا کلیک کنید

شرایط دوم: استعمار شده

2. شرایط دوم که بسیار بغرنج، رقت آور و درد آور است مربوط به حالتی می شود که درست در نقطه مقابل حالت اول قرار دارد و آن حالتِ زبونی و درماندگیِ استعمارزدگی است. آن زمان که ساکنان یک منطقه جغرافیایی که دارای مشترکات فرهنگی هستند، توسط یک دولت خارجی شکسته داده شده و تحت قیمومیت و سلطۀ آن دولت بیگانه قرار می گیرند. در چنین حالتی دولت غالب سعی می کند که وابستگی دراز مدت در مستعمرات خویش ایجاد کند، و جدای استفاده از منابع طبیعی و بیگاری کشیدن از منابع انسانی، سعی در فراگیرکردن و اجبار به استفاده از زبان خود می کند تا به نوعی مستعمرات را شبیه به خود نماید تا به نوعی وابستگی و همبستگی دراز مدتی ایجاد نماید. فایده این کار برای دولت استعمارگر آن است که در دراز مدت دیگر نیازی به صرف هزینه های زیاد نظامی جهت کنترل و به فرمان در آوردن مستعمرات ندارد و پس از آموختن زبان خود، آنان را همچون غلام حلقه به گوش خود می نماید و/یا آنان را متحدی قابل اتکا می نماید. 

نمونه ای از این کار را می توان در اتحاد اقصادی و رابطه بسیار نزدیک سیاسی انگلستان و هندوستان مشاهده نمود. نمونه دیگر مربوط به رابطه فرانسه و الجزایر می باشد. دو کشور مذکور، یعنی هندوستان و الجزایر، روزگاری بطور مستقیم مستعمره امپراطوری های انگلستان و فرانسه بوده اند. در اقدامی مذبوحانه، غیر اخلاقی، اما از نظر استعمارگران هوشمندانه، ایشان اقدام به آموزش و اجباری کردن استفاده از زبان های انگلیسی و فرانسوی در این دو کشور کرده بودند. اکنون که این دو کشور به نوعی از نظر سیاسی استقلال خود را به دست آورده اند، همچنان تحت تاثیر دو کشور بزرگ استعمارگر هستند و نشانه های استفاده از زبان های انگلیسی و فرانسه را می توان به وضوح در مکالمات روزمره آنها دید. در چنین حالتی یادگیری یک زبان بیگانه، یک انتخاب نیست؛ بلکه اجباری است که بر ملتی تحمیل شده است. 

لازم به یادآوری است، چه خوشمان بیاید چه نیاید، چه این مساله را قبول کنیم و چه نکنیم، اتفاقی در حال رخ دادن است که می توان از آن به استعمار نرم یا همسان سازی ناخودآگاه یاد کرد. در این حالت دولت های قدرتمند با صرف سرمایه گزاری های هنگفت، سعی در ایجاد جاذبه هایی برای دیگر ملت ها می نمایند که آن ملت خود به خود تمایل به شبیه شدن به هنجارها و فاکتورهای ارائه شده توسط آن دولت ثروتمند و قدرتمند داشته باشند. تا این ذهنیت در آنها به وجود آید که بایستی آنها را به عنوان الگو و سرمشق زندگی خود انتخاب کنند و پیروی از آنها بهترین روش برای زندگی است. ایشان با متداول کردن اصطلاحاتی که یادآور محصولات یا مراسم با کیفیت و لذت آفرین می باشند به تدریج راه خود را در زبان دیگر ملت ها باز می کنند و سعی می کنند که آنها را شبیه به خود بنمایند.

این آموزش مقدمه ای جامع بر تدریس فعل Present Simple می باشد. که آن کاربرد فعل Present Simple بطور کامل توسط آقای مرآت متقی توضیح داده شده است.
برای تهیه آموزش جامع و کامل معرفی Present Simple در زبان انگلیسی روی عکس بالا کلیک کنید

شرایط سوم: تعامل بین المللی

3. شرایط سوم مربوط به زمانی است که نه ابر قدرت هستیم و نه مستعمره؛ و از جنبه ای اساسی نیاز به پیشرفت داریم. بدون تعصب و خشک اندیشی این اضطرار را برای شرایط کشور خود احساس می نماییم تا خود را به کانون دانش نزدیک کنیم تا شرایط خود را بهبود ببخشیم. با نگاهی به تاریخ متوجه می شویم که ایران عزیز همواره شاکله اصلی زبان ملی خود، پارسی/فارسی، را حفظ کرده است. زبان فارسی نیز مانند برخی زبان های دیگر، همچون زبان انگلیسی، بر دیگر زبان ها تاثیر گذاشته است و از برخی دیگر نیز تاثیر پذیرفته است.

اکنون زمان آن رسیده است تا برخی کانون های دانش، قدرت و ثروت را در برهه های زمانی مختلف و روابط ایران با آنها را مورد بررسی قرار دهیم. در برهه ای از زمان بغداد پایتخت خلافت اسلامی بود و زبان عربی زبانِ غالبِ جهانِ آن زمان بود. برای کسب دانش بسیاری از ایرانیان به عراق و بغداد می رفتند و برای کسبِ دانش کتبِ علمی را به زبان عربی می خواندند و گاه حکیمان و دانشمندان ایرانی، همچون ابوعلی سینا، رساله ها و کتب خود را برای ارائه به کانون های دانش زمانه خود به زبان عربی می نوشتند. مانند کتاب قانون که در باب طب است و ابوعلی سینا این کتاب را به زبانِ علمِ آن زمان، یعنی زبان عربی نگاشته است. آیا اکنون ما ابوعلی سینا را از افتخارات مملکت خود می دانیم یا او اسباب شرمساری ماست؟!

بعد از دوره تجدد ادبی (رنسانس) در اروپا، دوران طلایی علم و عقل گرایی و پرهیز از خرافه و موهوم پرستی در اروپا شروع شد. فرانسه در میان همه کشورهایی که راه ترقی اجتماعی و آسایش مادی را در پیش گرفته بودند، پیشتاز بود. اکنون زمان آن رسیده بود تا متفکران و دانش پژوهان ایرانی به دنبال علوم زیستی و پزشکی به برجسته ترین کشور آن زمان یعنی فرانسه بروند. زبانِ علم در این برهه از زمان زبان فرانسه بوده است و اغلب کتب و مقالات علمی به زبان فرانسه نگاشته می شدند یا اینکه در نهایت به زبان فرانسه برگردانده می شدند تا جوامع علمی آن زمان را تحت تاثیر کشفیات خود قرار دهند و ایشان را از آخرین یافته ها یا اختراعات خود مطّلع سازند. در این مدت پادشاهان قاجار و رضاشاه پهلوی مدارسی را تاسیس کرده بودند که در آن تمامی دروس به زبان فرانسه تدریس می شد (که این قسم از آموزش بی شباهت به شرایط نوع دوم که ذکر کردیم نیست) و در برخی دیگر از مدارس، زبان فرانسوی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان ایرانی تدریس می شد.

پس از جنگ جهانی اول کمی و پس از جنگ جهانی دوم بطور کامل و ملموس ورق به نفع ایالات متحده امریکا برگشت و ابرقدرتی نوپا در عرصه جهانی پا به منصه ظهور نهاد. پهلوی دوم، محمدرضا شاه پهلوی، و وزارت علوم و آموزش عالی او، به درستی دریافتند که اکنون زبان انگلیسی با لهجه امریکایی زبان دانش، قدرت و ثروت است و شروع به تدریس زبان انگیسی در موسسات، مدارس و دانشگاه ها نمودند که شرح آن را در مقاله شماره 3: آیا همه ایرانی ها بایسیتی زبان خارجی یاد بگیرند می توانید بخوانید. هم اکنون زبان دانش در سرتاسر این کره خاکی، زبان انگلیسی است. اغلب قریب به اتفاق دانشمندان برای به اشتراک گذاشتن یافته های خود، مقالات علمی خود را به زبان انگلیسی تهیه و منتشر می کنند.

آموزش فعل Present Simple برای Third Person: he, she, it; singular countable nouns, uncountable nouns توسط آقای مرآت متقی در کالج زبان انگلیسی مرآت به نشانی www.englisbymerat.ir
برای تهیه آموزش جامع و کامل Present Simple، Third Person بر روی عکس بالا کلیک کنید
آموزش فعل Present Simple اول شخص توسط آقای مرآت متقی در کالج زبان انگلیسی مرآت به نشانی www.englishbymerat.ir
برای تهیه آموزش جامع و کامل Present Simple، First Person بر روی عکس بالا کلیک کنید

سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چه کسی کشور ما، ایران، را خواهد ساخت؟ خوب یا بد! تاکنون چه کسی ساخته است؟! ایران برای داشتن توسعه پایدار نیاز به دانش روز و پیشرفته دنیا دارد. یکی از مهمترین دلایل تدریس زبان انگلیسی در مدارس ایران، تحقق این آرزو و آرمان است که علاوه بر کسب دانش، اصول کسب دانش و پیشرفت را نیز فرا بگیریم تا زندگی خودمان را خودمان بسازیم.

اگر بطور کلان و در جهت منافع ملی بیندیشیم، فراگیری زبان انگلیسی از نظر علمی و اقتصادی منطقی است؛ ولی اکنون نوبت به آن است که زبان های بقیه قدرت های نوظهور اقتصادی را اندکی بررسی کنیم. کشورهای حوزه خلیج فارس به زبان عربی صحبت می کنند. یادگیری زبان عربی تنها به منظور تجارت منطقی به نظر می رسد، هرچند که لازم به یادآوری است کشورهای عربی زبان انگلیسی را به دانش آموزان خود به عنوان زبان دوم یاد می دهند تا رابطه تنگاتنگِ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را با ایالات متحده امریکا و انگلستان حفظ کنند.

روسیه کشوری است که از نظر نظامی خود را قدرتمند نشان می دهد. نه اینکه قدرتمند نباشد، اما سابقه درخشانی از خود در جنگ های جهانی اول و دوم و جنگ افغانستان به جای نگذاشته است! اکنون زمان آن فرا می رسد که از خود بپرسید هم اکنون آیا زبان روسی، زبان روابط سیاسی و حقوقی دنیاست؟! آیا زبان پزشکی، زیست شناسی و داروسازی غالب دنیاست؟! آیا زبان مهندسی و فن آوری های نوین دنیاست؟! و آیا روس ها خود زبان انگلیسی را فرا نمی گیرند؟!

چین و هند دو کشور پر جمیعت دنیا هستند که در آنها افرادی که می توانند به زبان انگلیسی صحبت کنند، بیش از جمعیت ایالات متحده آمریکا است. آنها برای حفظ اقتصاد خود نیاز به رابطه نزدیک و خوب اقتصادی با ایالت متحده امریکا دارند. ایشان یادگیری زبان انگلیسی را برای خود بسیار لازم می دانند تا بتوانند از پیشرفت های علمی و صنعتی کشورهای توسعه یافته اقتباس کنند و سپس با آنها تجارت نمایند. آیا یادگرفتن زبان چینی یا هندی، اگر نگوییم دروازه ها، دریچه های علم و خودکفایی نسبی را برای ما باز خواهد کرد؟! جواب این سوال را خود شما بدهید و براساس آن جواب، راه خود را مشخص کنید.

آموزش فعل have و has به عنوان فعل اصلی در Present Simple زبان انگلیسی توسط آقای مرآت متقی در کالج زبان انگلیسی مرآت www.englishbymerat.ir
برای تهیه آموزش جامع و کامل Have و Has به عنوان فعل اصلی در Present Simple بر روی عکس بالا کلیک کنید.
تدریس افعال do و does به عنوان فعل اصلی
برای تهیه آموزش جامع و کامل Do و Does به عنوان فعل اصلی در Present Simple بر روی عکس بالا کلیک کنید.

شرایط چهارم: اهداف شخصی

4. شرایط دیگری که با آن مواجه هستیم، مربوط به کسانی می شود که برای اهداف شخصی، همچون تحصیل، کار، تجارت و/یا زندگی قصد سفر به کشورهای خارجی دارند. اگر مقصد آنها کشوری انگلیسی زبان باشد که برای ایجاد رابطه ابتدایی و خریدهای معمول نیاز به یادگیری حداقل های زبان انگلیسی را دارند. اگر به قصد کار و تجارت به این کشورها سفر می کنند، دایره زبانی آنها بایستی قدری گسترده تر از حالت اول باشد؛ اما اگر برای تحصیل و پیشرفت محسوس اقتصادی و یافتن جایگاه اجتماعی در خور خود و جاه طلبی هایشان به کشوری انگلیسی زبان سفر می کنند، بایستی تسلط خود به زبان انگلیسی را بالاتر ببرند تا در درک مطالب و ایجاد رابطه موثر دچار سردرگمی نشوند و خللی در مسیر پیشرفت آنها به وجود نیاید. با این وجود فرایند یادگیری برای هر سه گروه مذکور حتی پس از ورود به کشور مقصد ادامه دار خواهد بود.

حالت دیگر در این قسمت مربوط به سفر و/یا مهاجرت به کشوری غیر انگلیسی زبان می باشد. کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، سوئد و نروژ مقاصدی محبوب به حساب می آیند. این افراد بایستی توجه داشته باشند خیلی از منابع علمی و اطلاعاتی و مراودات ایشان بعد از سفر به کشورهای غیر انگلیسی زبان با زبان انگلیسی صورت می پذیرد و اگر پس از دریافت اقامت فرانسه، قصد سفر به هلند را داشته باشند، دیگر زبان فرانسوی به کار نمی آید و زبانی که نیازهای ایشان را برآورده می کند، زبان انگلیسی است. یعنی بنظر می رسد که بطور کلی در این حالت ایشان نیاز به یادگیری زبان سوم هم دارند که آن زبان، زبان انگلیسی است.

با توجه به توضیحات بالا، اینگونه نتیجه می گیریم که انتخاب زبان انگلیسی برای فراگیری انتخابی منطقی بوده است که بزرگان و خردمندان پیش از ما از روی آگاهی گرفته اند. این انتخاب در جهت نیل به اهداف راهبردی و بلند مدت ایرانیان جهت کسب علم برای توسعه موثر و پایدار کشور و ایجاد رابطه حسنه و نیکو با جهانیان برای داشتن جهانی امن تر و باثبات تر بوده است. بنظر می رسد که انتخاب زبان انگلیسی نه برای لذت بردن های کوتاه مدت از فرهنگ های تفریحی و سرگرمی های دولت های انگلیسی زبان، بلکه برای درک جهان بینی ایشان از جنبه علوم انسانی که منتج به رشد پایدار و ادامه دار فن آوری، کشفیات و اختراعات ممتد و همچنین فراگیری علوم پیشرفته و مترقی جهت بالابردن کیفیت زندگی و سلامت ایرانیان بوده است.

هرچند لازم به یادآوری و تاکید بر این نکته مهم است که از منظر کلان و راهبردی، بخشی از جامعه دانشگاهی و وزارت خانه امور خارجه کشور، بایستی تمامی زبان های مهم و حتی به ظاهر غیر مهم خارجی را یاد بگیرند. فراگیری زبان های چینی، هندی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی، عربی و غیره حداقل برای مطالعات منطقه ای و سپس برای ایجاد تجارت مستقیم لازم و ضروری است. نکاتی که در مقاله فوق مبنی بر منطقی بودن یادگیری زبان انگلیسی ذکر شده، برای جامعه ی عمومی دانشگاهی و تجار بین المللی بوده است و نفی کننده لزوم یادگیری و تسلط بقیه زبان های خارجی برای دولت، سیاست گزاران و مجریان سیاست های کلان و راهبری نمی باشد. اما در این میان بایستی به این مساله توجه داشته باشیم که گاهی اسنادی که سازمان های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای انگلیسی زبان درباره یک کشور ثالث تهیه می کنند از اسنادی که دولتمردان خود آن کشور تهیه کرده اند، جامع تر، شفاف تر و راهگشا تر است.

در مقاله شماره 3: آیا همه ایرانیان بایستی زبان انگلیسی یاد بگیرند؟ به این مساله می پردازیم که آیا این تفکر که همه ایرانی ها بایستی زبان انگلیسی یاد بگیرند، صحیح است؟ آیا این گزاره مردم را دچار سرخوردگی و عذاب وجدان همیشگی نکرده است؟! برای پاسخ به این سوال ها، شما را به خواندن مقاله شماره 3: آیا همه ایرانیان بایستی زبان انگلیسی یاد بگیرند؟ دعوت می نمایم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

سبد خرید